-
.................:::تولدت مبارک :::...................
یکشنبه 11 شهریورماه سال 1386 04:05
تولــــــــــد تو ، تولد همه خوبیهاست تولد تو ، آغازیست برای یه دنیا مهــربانی تولـــــد گذشت ، تولد مهربانی تولد فداکاری ، تولد همه پاکیهــا تولـــد احساس ، تولد دوست داشتن تولد خوشبختی ها ، تولد امیـــد تولد آرامش ، تولد یک فرشــته تولد یک زیبایی ، تولد یک بـهــــــــار تولد زلالی دریا ، تولد عشــــق تولد یک انسان...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 11 شهریورماه سال 1386 03:51
شعله ی عشق تو در خرمن جان دودی از ناله و شیون افروخت باز در صبحدمان حادثه ای دیده ام را به دو چشمان تو دوخت شوق دیدار تو در بیداری طمع خواب ز چشمم می برد ترس یک لحظه جدایی از تو با تماشای نگاهت می مرد من اگر شعری به زیبایی شب می گویم شب چشمان تو بر من آموخت نغمه ی گرم صدایت در باد ریشه ی وسوسه را در من سوخت فرصت بودن...
-
دوست دارم اندازه همه دنیا
یکشنبه 11 شهریورماه سال 1386 03:44
دوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارمدوستتدارم دوستتد ار مد وس تت دا رم دو ست تد ار مد وس تتدارمدوستتد ار مد وس تت دا رمدو ست تد ار مد وس تتدارم دوست تد ار مد وس تت دا رم دو ست تد ار مد وس تت دارمدوست تد ار مد وس تت دا رم دو ست تد ار مد وس تت...
-
لالا
یکشنبه 11 شهریورماه سال 1386 03:30
در التهاب شنیدن ترانهء گام های تو هستم که به سوی من می آیی و عاشقم بر انتظارات آن لحظه که تو را در کنار خود حس کنم دوستت دارم......
-
بوسه
یکشنبه 11 شهریورماه سال 1386 03:24
لبش به بوسه گرفتم شبی دراز و هنوز **** چه نوش ها که به لب دارم، از لب و دهنش ************************************ خونخوارگیم ببین، که هوسمند و عطشناک **** در بوسه ی شیرین ، لب سوزان تو جستم ************************************ دوش در بستان به مستان، بوسه دادی رایگان **** چون رسد نوبت به ما، بستان و مستان می کنی؟...
-
بخندیا
یکشنبه 11 شهریورماه سال 1386 02:40
آغوش پارکینگی است که جریمه ندارد !!! بوسه تصادفی است که خسارت ندارد !!! . . . . . چیه دنبالم راه افتادی!؟ دوتا نی نی پیش هم خوابیده بودن, پسره به دختره میگه: تو دختلی یا پسل؟ دختره میگه: نمی دونم, پسره میگه: بذال من بلم زیل پتو ببینم, میره و میاد میگه: تو دختلی, دختره میگه از کجا فهمیدی؟؟؟؟میگه: آخه جولابات صولتیه می...
-
بخندیا
یکشنبه 11 شهریورماه سال 1386 02:39
آغوش پارکینگی است که جریمه ندارد !!! بوسه تصادفی است که خسارت ندارد !!! . . . . . چیه دنبالم راه افتادی!؟ دوتا نی نی پیش هم خوابیده بودن, پسره به دختره میگه: تو دختلی یا پسل؟ دختره میگه: نمی دونم, پسره میگه: بذال من بلم زیل پتو ببینم, میره و میاد میگه: تو دختلی, دختره میگه از کجا فهمیدی؟؟؟؟میگه: آخه جولابات صولتیه می...
-
چنتا نکته جالب!
یکشنبه 11 شهریورماه سال 1386 02:24
۱.بچه بودیم دخترا عاشق عروسک بودن و پسرا عاشق مردای قوی....بزرگ شدیم دخترا عاشق مردای قوی شدن و پسرا عاشق عروسک ۲. میگن لبخند ربطی به مرگ نداره ولی تو بخند تا من برات بمیرم ۳. سر قبر شخصی نوشته شده بود : کودک که بودم می خواستم دنیا را تغییر بدهم وقتی بزرگتر شدم متوجه شدم که دنیا خیلی بزرگ است من باید کشورم را تغییر...
-
عشق چیست؟
یکشنبه 11 شهریورماه سال 1386 02:04
عشق چیست؟ شاگردی از استادش پرسید: عشق چیست؟ استاد در جواب گفت: به گندم زار برو و پرخوشه ترین شاخه را بیاور. اما در هنگام عبور از گندم زار، به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی. شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت. استاد پرسید: چه آوردی؟ و شاگرد با حسرت جواب داد: هیچ! هر چه جلو می...
-
نعمت
یکشنبه 11 شهریورماه سال 1386 01:31
عشق یک نعمت است و بزرگترین نیروی هستی... عشق باید وجود داشته باشد ولی تنها یک بار و تا آخرین قدرت باید هدیه شود هرچه بیشتر بدهید بیشتر می گیرید
-
بابای گناه کار(طنز)
یکشنبه 11 شهریورماه سال 1386 00:59
سال 1230 مرد: دختره خیر ندیده من تا نکشمت راحت نمی شم ... زن: آقا حالا یه غلطی کرد ، شما بگذر.نامحرم که خونمون نبوده. حالا این بنده خدا یه بار بلند خندیده ... مرد: بلند خندیده؟ این اگه الان جلوشو نگیرم لابد پس فردا می خواد بره بقالی ماست بخره. نخیر نمی شه باید بکشمش ... -- بالاخره با صحبتهای زن ، مرد خونه از خر شیطون...
-
ماه
یکشنبه 11 شهریورماه سال 1386 00:55
ماه وسنگ ... ! سنگ در برکه می اندازم و می پندارم ... با همین سنگ زدن ... ماه به هم می ریزد ! کی به انداختن سنگ پیاپی در آب ... ماه را می شود از حافظه ی آب گرفت ؟؟؟؟
-
تنهائی
چهارشنبه 17 مردادماه سال 1386 00:46
دیر گاهیست که تنها شده ام قصه غربت صحرا شده ام وسعت درد فقط سهم من است بازهم قسمت غم ها شده ام دگر آیینه ز من بی خبر است که اسیر شب یلدا شده ام من که بی تاب شقایق بودم همدم سردی یخ ها شده ام کاش چشمان مرا خاک کنید تا نبینم که چه تنها شده ام
-
برای دیدن من دلت را دیده کن دیدی که تنهایم؟!
سهشنبه 16 مردادماه سال 1386 22:33
من از طرز نگاه تو امید مبهمی دارم، نگاهت را مگیر از من...که با آن عالمی دارم!
-
عشق من...
سهشنبه 16 مردادماه سال 1386 22:05
-
خسته
دوشنبه 15 مردادماه سال 1386 02:05
خسته از بیم و امید و عشق رنجورم آرامش جاودانه می خواهم بر حسرت دل دگر نیفزایم آسایش بیکرانه می خواهم پا بر سر دل نهاده می گویم بگذشتن از آن ستیزه جو خوشتر یک بوسه ز جام زهر بگرفتن از بوسه آتشینٍ او خوشتر پنداشت اگر شبی به سر مستی در بستر عشق او سحر کردم شبهای دگر که رفته از عمرم در دامن دیگران به سر کردم دیگر نکنم ز...
-
زیبا ترین
دوشنبه 15 مردادماه سال 1386 01:54
رخت با جنگل سخن میگوید علف با صحرا ستاره با کهکشان و من با تو سخن میگویم نامات را به من بگو دستات را به من بده حرفات را به من بگو قلبات را به من بده من ریشههای ِ تو را دریافتهام با لبانات برای ِ همه لبها سخن گفتهام و دستهایات با دستان ِ من آشناست. در خلوت ِ روشن با تو گریستهام برای ِ خاطر ِ زندهگان، و...
-
نمی دانم
دوشنبه 15 مردادماه سال 1386 01:47
آن روز در نگاه تو و خنده بهار می شد به منتهای شکفتن اشاره کرد می شد میان چشمک یاس و نسیم صبح دل را فدای چشم نجیب ستاره کرد هر صبح با صدای تو بیدار می شوم در قلب من همیشه می آید صدای تو هر چه نگاه عاطفه و اشک شبنم ست با قطره های ساکت باران فدای تو ای انتظار خسته گل های رازقی تو یادگار میخک و یاس و شقایق ی تو بردی از...
-
جاده
دوشنبه 15 مردادماه سال 1386 01:40
به نام آنکه اگر حکم کند همه محکومیم جاده بی انتهاست ٬ می دانم مرگ هم سهم ماست ٬ می دانم قسمت چشمهای بارانی گریه ی بی صداست ٬ می دانم مادرم با نگاه خود می گفت : زندگی اشتباست ٬ می دانم یک نفر بی بهانه می گرید در دلش جای پاست ٬ می دانم یک نفر بی گناه می میرد آه ٬ او آشناست ٬ می دانم همسفر فکر رفتن ٬اما دل در غم جاده...