عشق ...

محبت و مهربانی

عشق ...

محبت و مهربانی

تنهائی

دیر گاهیست که تنها شده ام قصه غربت صحرا شده

 ام وسعت درد فقط سهم من است بازهم قسمت

غم ها شده ام دگر آیینه ز من بی خبر است که

 اسیر شب یلدا شده ام من که بی تاب شقایق بودم

 همدم سردی یخ ها شده ام کاش چشمان مرا خاک

 کنید تا نبینم که چه تنها شده ام

 

tanhaiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii
نظرات 5 + ارسال نظر
مهیار چهارشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:10 http://www.best-life86.blogsky.com/

سلام دوست عزیز
وبلاگ زیبایی داری
خوشحال میشم به من هم سر بزنی
بای بای .........

وحید جمعه 19 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 00:47 http://poshteboom.mihanblog.com

عالیه ایول داری

مرضیه چهارشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 00:59 http://mrzit.blogsky.com

سلام از این که به وبلاگ من سر زدین و نظر دادین ممنونم .

مهیار شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 00:13 http://www.best-life86.blogsky.com

سلام دوست عزیز
آپ زیبایی بود
ببخشید دیر جواب میدم
بازم سر بزن
خوشحال میشم
راستی من لینک کردم
بای بای

به نام دوست دوشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 14:34 http://tajrobeman.blogsky.com

سلام
وبلاگ زیبایی داری فقط فونت نگارشیت را کمی کوچکتر کن.
خوشحال می‌شم به وبلاگ من هم سر بزنی.
از طرف یک آشنای غریبه ؟
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد